کارآفرین انسانمدار
در آستانه دهمین سالگرد درگذشت انسانی والامقام و کارآفرینی کمنظیر، استاد میرمصطفی عالینسب قرار داریم.
وی از معدود انسانهای عصر حاضر بود که وجوه مختلفی را به علت خودسازی معنوی و تربیتی در کنار هم داشت. یکی از برجستگیهای معنوی که ایشان را در این جایگاه از دیگران متمایز ميكرد، این است که ایشان درعینحال که به علت تلاشهای خود و به دور از هرگونه امتیاز، از رفاه برخوردار بود، اما هرگز لحظهای از افرادی که دغدغه معیشت داشتند، غافل نبود و بارها اظهار میکرد که نبايد کشوری که بالاترین سرمایههای انسانی و ثروتهای خدادادی را دارد، هر روز شاهد فقر و زایش آن به اشکال مختلف باشد.
استاد میرمصطفی عالینسب، در زندگی فردی، همیشه حداقلها را میخواست و بهشدت از اسراف و حیف و میل، حتي در حوزه شخصی و خانوادگی پرهیز میکرد و بسیار از تجملگرایی و مانورهای تجمل با هزینههای بیتالمال متنفر بود؛ اما برای اجتماع و کشور خود حداکثرها را ميخواست و به عنوان یک صنعتگر و کارآفرین، به نیروی انسانی به عنوان مهمترین عامل و هدف توسعه نگاه میکرد.
برایناساس در برپایی نظامهای تأمیناجتماعی و برقراری قوانین و مقررات حمایتی برای تأمین حقوق کارگران و سایر اقشار نیازمند، همگام با سطح توسعهیافتگی کشور و دیگر عوامل تأثیرگذار اقتصاد، تلاش میکرد.
او اعتقاد داشت اگر نیروی کار در کنار تلاش برای کسب مهارت، نسبت به آینده احساس امنیت کند، موجب پویایی تولید و ارتقای بهرهوری میشود.
بر اساس این نگاه، ایشان پس از تأسیس اولین واحد صنعتی خود در کنار مسئولیتهایی که در دولت مرحوم دکتر محمد مصدق داشت، گامهای مؤثری در برپایی و تقویت سازمان بیمههای اجتماعی کارگران برداشت و کارگران کارخانه ایشان، جزء اولین گروه کارگران واحدهای صنعتی بخش خصوصی در کشور بودند که تحتپوشش نظام تأمیناجتماعی قرار گرفتند.
استاد عالینسب، باوجود اعتقاد جدی به امور خیریه و عامالمنفعه، تأکید داشت که مدیران و دولتها باید تدابیری بیندیشند که عزت و کرامت انسانی نیروی کار حفظ شود و برقراری تأمیناجتماعی از نظر او، مهمترین راهبرد برای تحقق این هدف بود و بهشدت از سفلهپروری و اقتصاد صدقهای گریزان بود.
از اولین روزهای تأسیس کارخانه خود، درهاي دفاتر قانونی کارخانه را روی تمامی بازرسان و نمایندگان نهادهای مسئول، مانند سازمان تأمیناجتماعی و وزارت امور اقتصادی و دارایی و وزارت کار و امور اجتماعی وقت باز گذاشت.
استاد عالینسب ازجمله مدیران و کارآفرینانی بود که قبل از انقلاب نیز با وجود مبارزه و مخالفت با رژیم گذشته و چه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تمامی تعهدات اجتماعی و حقوقی کارفرمایی خود را در مقابل دولت و کارگران ادا میكرد؛ بهطوریکه از سوی سازمان تأمیناجتماعی در سالهای متمادی به عنوان کارفرمای نمونه خوشحساب معرفی شد.
استاد عالینسب، پرداخت دقیق مالیات به خزانه و حق بیمه را موجب گسترش عدالت اجتماعی و توسعه انسانی و نهایتا موجب رشد و توسعه کشور میدانست و گسترش نظامهای تأمیناجتماعی را جزء لاینفک عدالت و برنامههای توسعهای هر کشور در صیانت از سرمایههای اجتماعی میدانست.
او به گواه تمامی کارکنان خود، در کنار نظام تأمیناجتماعی دولتی، یک نظام تأمیناجتماعی داخلی در واحد خود برپا کرد و بر اساس آییننامهای که به تصویب سایر اعضا و شرکای خود رسانده بود، مزایای قابلتوجهی را در قالبها و مناسبتهای مختلف به کارگران اعطا میکرد.
پرداخت تسهیلات مسکن، ازدواج، فوت و... ازجمله اقدامات حمایتی او از نیروی کار بود، بهطوریکه در برخی از سالها با این تسهیلات، بسیاری از کارگران واحد ایشان صاحب مسکن شدند.
استاد عالینسب پس از پیروزی انقلاب که در مسئولیتهای مختلف در نظام کلان تصمیمگیری قرار گرفت، بارها در جلسات تأکید داشت که هیچگاه به کسب درآمد اقتصادی از واحد صنعتی خود نمیاندیشد و در همه این سالها با گذشت از منافع شخصی، خود را وقف منافع ملی کرد. مرحوم عالینسب در طول مسئوليت بعد از انقلاب خود، بهویژه در دوران مشاورت نخستوزیری، هرگز اجازه نداد منسوبان خود یا مدیران کارخانه در محل کارش حاضر شوند؛ بهعبارتدیگر به علت تقوا و شایستگیهای اخلاقیاي که داشت، هرگز منافع شخصی خود را به مسئولیتهای دولتیاش گره نزد تا جاییکه حتی هیچ برداشتی تحت عنوان حقوق در دوران مسئولیتش نداشت و برعکس به عناوین مختلف، ازجمله کمک و تأسیس صندوق قرضالحسنه شهید رجایی نخستوزیری نقش اساسی و پیشرو داشت.
او پس از انقلاب، مدیریت شرکتایران خودرو را از سوی دولت موقت به اجبار پذیرفت. در طول خدمت در ایرانخودرو در جهت ارتقای رفاه نیروی کار و همچنین بالابردن سطح کیفی محصولات تولیدی، گامهای مؤثری برداشت و با تدبیر و مدیریت خود جو پرالتهاب این کارخانه را آرام كرد.
استاد عالینسب سالها به عنوان نماینده دولت در شورای عالی کار و اجلاس سالانه سازمان بینالمللی کار حضور داشت و همواره با توجه به تجربیات گرانسنگ خود در حوزههای مختلف، به نحو شایسته و با رعایت اصول و عوامل مؤثر بر هزینههای تولید، از حقوق نیروی کار بهدرستی دفاع میکرد.
آقای عالینسب معتقد بود قوانین کار و تأمیناجتماعی باید مقوم اشتغال و تسهیلکننده روابط کار و تولید باشد و افراط در هر جهت، چه حمایت یکجانبه از نیروی کار چه محوردانستن سرمایه را خطا میدانست و به هنگام تدوین قانون کار جمهوری اسلامی، بارها به تدوینکنندگان این قانون هشدار داد که بايد از مواضع احساسی و شعارگونه در حمایت از نیروی کار خودداری کرد و ایشان به نحوی امروز را پیشبینی میکردند که جز پوستهای از قانون کار، چيزي باقی نمانده و به عنوان یکی از چالشهای پیشروی فضا کسبوکار از آن نام برده میشود.
برقراری «بن» کارگری با هدف تأمین کالاهای اساسی سبد خانوار کارگری، بدون اینکه به نقدینگی دامن بزند، ازجمله اقدامات مهم ایشان در طول دوران پیروزی انقلاب، بهویژه در شرایط جنگ تحمیلی بود و باوجود مشکلات ارزی به واسطه جنگ، ایشان معتقد بودند باید به کارگران به عنوان سربازان جبهه تولید و همچنین عرصههای دفاع مقدس توجه لازم صورت پذيرد.
استاد میرمصطفی عالینسب، آگاهی و دانش را کلید موفقیت همه امور و برنامهها میدانست و معتقد بود چنانچه مردم، کشاورزان و نیروی کار به سمت کسب دانش و مهارت هدایت شوند، چه در حوزه سیاست و چه در حوزههای اجتماعی و اقتصادی، روندهای توسعهای کشور، پایدارتر و با سرعت بیشتری مراحل را طی خواهد کرد؛ بنابراين پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، نهضت مدرسهسازی، آن هم در نقاط دورافتاده و روستایی را در سرلوحه برنامههای خود قرار داد و به جرئت میتوان گفت با همت و تلاش همفکران خود، دهها واحد آموزشی ایجاد كرد و حتی حاضر نشد نامش در ردیف خیرین مدرسهساز قرار گیرد و همچنان در این نهضت بزرگ، گمنام باقی ماند.
استاد میرمصطفی عالینسب، هنرمندی خودساخته بود که در بوستان اقتصاد، تولید فناوری و دنیای ارزشها و اخلاق، گلچین شایستهای از تمامی این عوامل را در خود داشت و سعی میکرد تمامی تصمیمات خود را براساس جمیع جهاتی که ذکر آن رفت اتخاذ كند.
این ویژگی از او انسانی چندبعدی ساخته بود که هیچگاه حاضر نبود برای کسب هدفی مقدس، اهداف دیگر را پایمال کند؛ بلکه حداکثر سعی او قراردادن هریک از عوامل در جایگاه خود بود. ازاینرو به واسطه تلاشهای مؤثر او در حوزه کار و تولید در دوران ریاستجمهوری جناب آقای خاتمی، نشان درجه یک کار و تولید به وی اعطا شد.
او در واپسین روزهای حیات پربرکت و مفید خویش نیز نگران معیشت مردم و فشار به اقشار کمدرآمد بود.
به امید آنکه ما نیز با بهرهگیری از الگوهای فکری و رفتاری آن فقید سعید بتوانیم در هر مسئولیتی همواره رفع فقر را سرلوحه کار خود قرار دهیم و نگذاریم افکار و اندیشههای عالینسب هیچگاه به فراموشی سپرده شود؛ بلکه باید او را همواره تکریم كنيم و به نسلهای جوان جامعه بشناسانيم.