نظراتتان را بگویید تا دور هم بخندیم
آشنایی با اتاق فکر روزنامه قانون
نظراتتان را بگویید تا دور هم بخندیم
ایمان پیربرناش
رضا سراج، کارشناس مسائل استراتژیک در نخستین نشست فعالان رسانهای استان فارس گفت: «امروزه رسانههایی میتوانند معتبر و منشأ اثر باشند که اتاق فکر داشته باشند.» بیایید با هم صادق باشیم. بالاخره شما مخاطب روزنامه قانون هستید و حق دارید از ماجراهای داخل تحریریه با خبر شوید. ما اصلا هم آدم دهن لقی نیستیم ولی از شما چه پنهان ما در روزنامه اتاق فکر داریم. یعنی دو اتاق فکر داریم. یکیاش را که همه در منزل خودشان دارند و دیگری هم اتاقی است که در آن جلسات یک ساعته برگزار می شود. یک تحریریه در سایه هم داریم که بچهها در کنار هم سیگار میکشند و پشت سر کسانی که آنجا حضور ندارند گپی دوستانه میزنند. برای ما که در جلسات اتاق فکر شرکت نمی کنیم خیلی جالب بود که بدانیم در این جلسات چه حرفهای مهم و پررمز و رازی رد و بدل می شود و چه فکرهایی روی هم می روند تا این روزنامه در بیاید. یکبار در حین جلسه تلفن همراه فرشید اسحاقی مانند همیشه زنگ خورد و او از جلسه بیرون آمد تا جواب تماسش را بدهد که درب اتاق باز ماند و ما خیلی اتفاقی حرفهای آنها را شنیدیم. کاش نمی شنیدیم. لااقل تا قبل آن فکر می کردیم حرفهای مهمی در این جلسه می زنند ولی وقتی حرفهایشان را شنیدیم که نمی توانیم به خودمان تلقین کنیم جلسات پرباری دارند. آقای خرمی که سردبیر روزنامه هستند بزرگ جلسه است. معمولا بچهها در مورد سوژههایشان حرف می زنند و آقای خرمی مانند دانشآموزان ته کلاسی به آنها متلک می گوید و بقیه قاه قاه میخندند. نه که خیلی هم بامزه باشدها، نه. ترس از اخراج کاری با آدم می کند که مستربین نمی کند. مرتضی گلپور که همیشه در حال چای خوردن و حرف زدن است تا اسم جلسه می آید می گوید این 100 کلمه را بنویسم می آیم. مرتضی از آن دست آدمهایی است که دیر به مهمانی می روند و فکر میکنند اینطوری کلاس دارد.
در این جلسات تصمیم گرفته می شود امروز در مورد فلان موضوع یک یادداشت از صادق زیبا کلام داشته باشیم. تیتر یک در مورد توافقات ژنو باشد. عکس یک از علی دایی در حال فوت کردن به اطراف باشد با یک جمله علیه داوری. در گوشواره سمت راست عکس مرتضوی باشد و نتیجه دادگاهش. همه مطمئن از اینکه چنین روزنامه ای در می آید به خانه می روند، صبح به دفتر می آیند و می بینند عکس یک به بابک زنجانی اختصاص دارد.
تیتر یک هم به آلودگی هوا. در گوشواره هیچ اشاره ای به مرتضوی نشده و دوستان در النگو به او جا داده اند! خلاصه تنها چیزی که سر جایش هست، یادداشت زیباکلام است. بعد مشخص می شود آقای خرمی ترجیح داده یا بهتر بگوییم دوست داشته این مطالب کار شود. البته ما همچنان اعتقاد داریم اینکه یک نفر برای روزنامه تصمیم بگیرد بهتر از این است که آدم با تفکر امثال گلپور، کاظمی و ابوالفتحی روزنامه دربیاورد. در پایان باید بگوییم حذف و اضافه دست خودتان است آقای خرمی اما بياييد از امروز منصف باشيم!
در این جلسات تصمیم گرفته می شود امروز در مورد فلان موضوع یک یادداشت از صادق زیبا کلام داشته باشیم. تیتر یک در مورد توافقات ژنو باشد. عکس یک از علی دایی در حال فوت کردن به اطراف باشد با یک جمله علیه داوری. در گوشواره سمت راست عکس مرتضوی باشد و نتیجه دادگاهش. همه مطمئن از اینکه چنین روزنامه ای در می آید به خانه می روند، صبح به دفتر می آیند و می بینند عکس یک به بابک زنجانی اختصاص دارد.
تیتر یک هم به آلودگی هوا. در گوشواره هیچ اشاره ای به مرتضوی نشده و دوستان در النگو به او جا داده اند! خلاصه تنها چیزی که سر جایش هست، یادداشت زیباکلام است. بعد مشخص می شود آقای خرمی ترجیح داده یا بهتر بگوییم دوست داشته این مطالب کار شود. البته ما همچنان اعتقاد داریم اینکه یک نفر برای روزنامه تصمیم بگیرد بهتر از این است که آدم با تفکر امثال گلپور، کاظمی و ابوالفتحی روزنامه دربیاورد. در پایان باید بگوییم حذف و اضافه دست خودتان است آقای خرمی اما بياييد از امروز منصف باشيم!
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و چهارم دی ۱۳۹۲ ساعت 14:33 توسط محمد
|