افرادی به ملاقات ابوریحان بیرونی که در بستر احتضار افتاده بود رفته بودند. چراغ‌ها خاموش بود و اتاق تاریک بود. ابوریحان از آن‌ها پرسید: «سیم قرمزه فاز بود یا نول؟»
آن‌ها گفتند: «ای ابوریحان، تو داری می‌میری. چه فرقی می‌کند کدام سیم فاز است یا نول؟»
ابوریحان چراغ قوه را گرفت توی چشم آنان و با حرص گفت: «چی می‌گویید؟ اگر فرق نداشت که من را الان برق نگرفته بود و توی بستر مرگ نیفتاده بودم.»