جمال رحمتی | ماهنامه مدیریت ارتباطات | مهرماه 1390
کاریکاتور و کارتون نه رسانه بلکه یک ابزار رسانه ای هستند . زیرا نیاز به انتشار دارند و نشر نیز توسط یک رسانه انجام می شود . در واقع این دو به خودی خود رسانه نیستند.اما می توانند به مثابه یک ابزار رسانه ای قوی عمل کنند . اما این توانستن نیازمند شرایطی است که در صورت عدم تحقق آن کاریکاتور و کارتون به عنصری خنثی بدل می شوند . اما این شرایط چیست؟ قبل از بررسی این مقوله ابتدا باید دید چه تعریفی از کارتون و کاریکاتور داریم . هرچند تعاریف از این دو ان قدر طیف گسترده ای را شامل می شود که در یک طرف آن کارهای موردیلو و در طرف دیگر آثار اردشیر محصص را می توان قرار داد . اما به هر شکل می توان تعریفی رادر نظر گرفت که بیشتر اثار کارتونی دنیا بر آن اساس خلق می شوند . طنز و نقد جزو جدا نشدنی از این تعریف اند .و در بسیاری از آثار کارتونی، نقد نقش عمده تری بازی می کند . و آن در نقطه مقابل مدح قرار می گیرد زیرا که مدح ستایش بی حد و حصر است و نقد کنکاش در معایب . شاید نا خرسندی بسیاری ، از کارتون به همین دلیل باشد.پس نقد لازمه کارتون است مخصوصا اگر مطبوعاتی باشد.در سوی دیگر مبحث اقتصادی مطرح است.فعال ترین کارتونیست های مطبوعاتی ایران به زحمت می توانند یک درآمد متوسط داشته باشند.وضعیت کارتونیست های غیر فعال هم که دیگر معلوم است . از طرفی برای کارتون باید محل نشری وجود داشته باشد و آن همانا مطبوعات است .
کارتون و نقد
در حوزه نقد جریانی به شکل دولتی و نیمه دولتی سرگرم بهره برداری از کارتون و کاریکاتور برای تبدیل آن به ابزار رسانه ای مداح است .
به طور مثال اداره ای یا وزارتخانه ای جشنواره ای برگزار می کند تا کارتونیست ها هم بیایند و از موضوعی که مشخص شده است تعریف کنند و نظر مثبت شان را در آن باره بگویند . در جایی یک جریان کار کارتونیست را به عنوان چماقی بر سر حریف می کوبد.کارتونیست ها هم که عمدتا به لحاظ مالی ضعیف اند چاره ای جز گردن نهادن به خواسته های سفارش دهنده ندارند. در جایی دیگر کارتونیست ها علیرغم میل شان وارد مناقشه ای دو طرفه می شوند که علاقه ای به هیچ کدام از طرفین ندارند و هیچ سودی هم عایدشان نمی شود و صرفا کار می کنند تا پولی بگیرند .نمونه اش را می توان به وفور در این روزها و در برخی سایت ها یافت. در جایی اتفاق سخیف تری هم می افتد کارتونیست برای کسی کار می کند که با عقایدش سنخیتی ندارد و بر حسب اتفاق موافق طرف دیگر دعواست . البته من مخالف برگزاری جشنواره های موضوعی از طرف ادارات و وزارتخانه ها نیستم . مخالفت من با تبدیل کارتونیست به ابزار است. در واقع هیچ ایرادی بر این وارد نمی بینم که کارتونیست عقیده اش را درباره موضوع مشخص شده از طرف هر ارگانی بر روی کاغذ بیاورد. مشکل از جایی شروع می شود که آن چه که خلق می کند ربطی به عقایدش نداشته باشد .
کارتون و اقتصاد
تجربه زیستن در فضایی که از نقد استقبال می شد برای تمامی کارتونیست های فعال در آن دوران مطلبی را ثابت کرد و آن این که با تحمل نقد و ایجاد فضایی مناسب می توان به شرایطی دست یافت که در آن همه جوانب کارتون به یک میزان و متناسب رشد کند .با این که ریشه بسیاری از مشکلات،مسایل اقتصادی است اما در این حوزه به خصوص دستیابی به شرایط اقتصادی مناسب برای کارتونیست ها نیازمند بستری دیگر است و آن چیزی جز ایجاد فضایی برای ابراز نقد نیست .از طرف دیگر چون در دنیای کارتونیست ها و کاریکاتوریست ها پول حضور چندانی ندارد و به دلیل مسایل دیگر که در حوصله این بحث نمی گنجد ، انجمنی که کارتونیست ها به بهانه آن از منافع خود حفاظت کنند وجود خارجی ندارد، چون اصولا منافعی در کار نیست.اگر هم هست ، نصیب دو یا سه نفری است که همگان با آن ها آشنایند. و اتفاقا زمام امور کارتون به شکلی که قبل از این اشاره شد و منابع مالی آن در دست همین چند نفر محدود است . پس تا وقتی اوضاع تغییری نکند و وضع همین باشد ، تغییری نیز در بحث اقتصادی کارتونیست ها ایجاد نخواهد شد . ایجاد فضایی که نقد در آن پذیرفته شده باشد لاجرم به رونق کارتون و به تبع آن بهبود اوضاع معیشتی و سرانجام تشکیل انجمن صنفی خواهد انجامید.اما همه ما می دانیم که این در تضاد با برخی منافع است و تحقق آن نیازمند سال ها مداومت در طلب این خواست است.
کارتون و مطبوعات
بسیاری خواست گاه کاریکاتور را مطبوعات می دانند و برخی که دید افراطی تری دارند اصولا کارتون و یا کاریکاتوری را که در مطبوعات چاپ نشود و یا برای آن خلق نشده باشد را کارتون و کاریکاتور نمی دانند .اما من فکر می کنم که قضاوت در این مورد نیازمند دوری از ساده انگاری و سیاه و سفید دیدن مسائل است .بعید است که به صرف چاپ شدن کارتونی در مطبوعات بشود آن را کارتون مطبوعاتی نامید و یا بر عکس ارایه کاریکاتوری در نمایشگاه آن اثر را نمایشگاهی نماید.چه بسیار کارتون هایی که نمایشگاهی اند و در مطبوعات چاپ می شوند و چه بسیار آثاری که مطبوعاتی اند و مجال دیگری برای عرضه جز نمایشگاه پیدا نمی کنند .به نظر من کاریکاتور نمایشگاهی می تواند به تعریف هنر نزدیک باشد اما مهم ترین محل عرضه کارتون و کاریکاتور مطبوعات است . در حال حاظر چند جای محدود ستونی دارند که در آن کارتون ارائه می شود. و در بهترین شرایط یک کار از کارتونیست در طول هفته در آن به چاپ می رسد و
مبلغی که در قبال یک کار دریافت می کند (در بسیاری موارد هم موفق به دریافت آن نمی شود ) آن قدر ناچیز است که نمی توان به حساب درامد گذاشت .شکل طبیعی آن است که هر کارتونیست بتواند برای یک نشریه کار کند و از همان محل هم درآمد کافی داشته باشد.و این در حالی است که تعداد نشریاتی که ستون کارتون داشته باشند به زحمت به تعداد انگشتان یک دست می رسد . پس رونق مطبوعات پیش زمینه رونق کارتون و کاریکاتور است و از آن جایی که این قاعده طبیعت است که هر فرازی ، فرودی دارد و از پس هرفرودی ناگزیر فرازی فرا خواهد رسید و لزا من به رونق دوباره فضای نقد و به طبع آن رشد مطبوعات حرفه ای و در آخر گسترش حضور کارتون و کاریکاتور در آینده ای نزدیک بسیار امیدوارم.به امید آن روز