" بــــــــــــــه نــــــــــــام خالـــــــــــــق بـــــــــــرتـــــــــــر "

 

" ذهن به خودی خود می تواند از بهشت جهنم و از جهنم بهشت خلق کند. "

    " جان میلتون "

" شمارۀ 5 "

 

خوندن مطالبی از جمله این کتابها که راههای بهتر زیستن را به ما میآموزد مستلزم عمل کردن به آنهاست نه خوندن و رد شدن و فقط  به خاطر سپردن.

·   مطالبی که هر شب مینویسم دقیقا از روی کتابِ ذکر شده، میباشد و هیچگونه دستی به آن نبرده ام. هیچگونه مطلبی به آن اضافه یا  از آن کم نشده است.

 

سلام به تمامی دوستان و سروران گرامی J

 

نام کتاب " قانون توانگری "

فصل دوم " قانون اصلی توانگری " ( صفحۀ  39 – 40 – 41 - 42 ) خانم کاترین پاندر

     کار یک تعمیرکار ساعت کساد بود. صبح که داشت سوار اتوبوس می شد قانون توانگری تشعشع و جاذبه را به خاطر آورد و در دلش تکرار کرد: ((هم اکنون همه چیز و همه کس مرا توانگر می سازد.)) در چند روز آینده چندین مشتری جدید برای تعمیر ساعت و جواهر به مغازه اش آمدند و ناگهان آنقدر برایش کار آوردند که تا چند هفته فرصت سرخاراندن نداشت.

     همۀ ما چون مغناطیس هستیم! و در مقام مغناطیس لازم نیست کامیابی و توانگری را به زور به سوی خود بکشانید. می توانید به جای پرسه زدن در پریشانی و فشار و انتقاد و اضطراب و افسردگی و عدم بخشایش و حس تملک که همه گونه بدبختی و مشکل و شکست را به خود جذب می کند، آن جایگاه ذهنی ِ وجدآمیز و امید و انتظار توانگرانه را در خود بیافرینید که همۀ موهبتهای نیکوی عالم را شتابان به سوی شما می کشاند.

     از آنجا که می توانید صاحب معادلهای محسوس و نامحسوس همۀ چیزهایی باشید که جسورانه برمی گزینید یا ذهنا به تشعشع آن می پردازید، پس هیچ چیز را جدا یا بیرون از خود نپندارید. از این اندیشه دست بکشید که مردم و اوضاع و شرایط قادرند شما را بیازارند یا آسیب برسانند. این دریافت را آغاز کنید که هیچ چیز نمی تواند میان شما و موهبتی که جسورانه در ذهن خود برمی گزینید و از طریق اندیشه ها و احساسها و کلام و انتظارهایتان بازمی تابانید بایستد.

     خانمی اخیرا برایم تعریف کرد که از وقتی که آگاهانه اندیشۀ توانگر را در خود بیدار کرده است همۀ افراد خانواده اش برکتهایی شگفت به دست آورده اند: همسرش چندین بار اضافه حقوق گرفته است. برادرش رئیس شرکتی شده است که در آن کار می کند. دو خواهرش با حقوق ماهیانه ای کم نظیر بازنشسته شده اند. خواهری دیگر در اداره اش صاحب مقامی شده است که تاکنون زنی صاحب آن مقام نشده بود. برادری دیگر مدیرعامل شرکتش شده است. خمیرمایه ای اندک، قرص نانی چنین کامل برای این خانواده به ارمغان آورده است.

     همۀ ما از جوهری محصور یا قدرت و نیرویی الهی سرشاریم که مشتاقانه می خواهد از این حصار برهد و برای ما، از طریق ما، و پیرامون ما کار کند. روانشناسان می گویند که انسان عادی تنها از ده درصد قدرت ذهن خویش استفاده میکند. صاحب نظران علم پزشکی می گویند که انسان عادی تنها از 25 درصد توانایی جسمی خود سود می جوید. روانشناسان می گویند که بازده یک ساعت کار متمرکز ذهن بیش از 24 ساعت کار جسم است. بعضی از روانشناسان حتی معتقدند که حاصل کار یک ساعت اندیشۀ متمرکز بیش از یک ماه کار جسمانی است.

     بی تردید درون و پیرامون هریک از ما قدرتی عظیم نهفته است. این جوهر و انرژی محبوس درون را می توان از طریق اندیشه ها و احساسها و تصاویر ذهنی ِ سنجیده و آگاهانه برای کامیابی و توانگری و دریافت همۀ موهبتها رها و آزاد کرد و به استغناء و زندگی دلخواه خویش دست یافت. هنگامی که اندیشه ها و احساسها و تصاویر ذهنی شما غنی باشد، به سوی فضای غنی و لطیف این عالم پرواز می کند و در اثیر قدرتمند ملکوت با جوهر غنی ِ کائنات تماس می یابد. این جوهر جهانی ِ غنی که از هوش و قدرت و خرد الهی سرشار است، آنگاه میان مردم و امور و اوضاع و شرایط و عالی ترین مجالها به حرکت در می آید تا آنچه را با  تشعشعات غنی و دولتمندی که از وجود شما ساطع شده است مطابقت دارد جذب کند؛ در این لحظه است که ثمرات نیکو پدیدار می شوند. به راستی که این عالم غنی است و با همه سر ِ دوستی دارد. آرزوی کائنات این است که همۀ ابناء بشر توانگر و سالم و شادمان باشند و امور جهان و جهانیان برطبق نظم الهی به پیش رود.

     در این مرحله لازم نیست به چند و چون نظریۀ تشعشع و جاذبه بپردازید. تنها آن را بپذیرید و بعنوان راز توانگری خود به کارش ببرید.همۀ قوانین توانگری که در سراسر این کتاب آمده اند راههای گوناگون بیدار کردن همین قانون تشعشع و جاذبه اند. به هنگام کاربرد آنها در می یابید که به فرآیندی وجدآمیز و هیجان انگیز و سحرآسا و پاداش دهنده سرگرمید!

     اکنون از شما دعوت می کنم که به اوج بلندی پروازی خود صعود کنید؛ با شادمانی در میان صفحات این کتاب به پرواز درآیید؛ و این حقایق را مدام به خود یادآوری کنید که:

     (( من مغناطیسی مقاومت ناپذیرم که دارای قدرت جذب همۀ آرزوهای الهی و خواستهای درستم به سوی من است. بر طبق اندیشه ها و احساسها و تصاویر ذهنی که پیوسته به آن سرگرمم و از من برون می تراود موهبتهای دلخواهم را به سوی خود می کشانم. من کانون کائنات خویشم! سرشار از قدرت آفرینش می توانم همۀ آنچه را می خواهم بیافرینم. آنچه را ذهنا برمی گزینم و می پذیرم به سوی خویش فرا می خوانم. در ذهن خود گزینش و پذیرش بالاترین و بهترین موهبتهای زندگی را آغاز می کنم. اکنون تندرستی و کامیابی و شادمانی را انتخاب می کنم و می پذیرم. اکنون برکتی بیکران را برای خویشتن و همۀ مردمان برمی گزینم. این کائنات عالمی غنی و دوستانه است و من در کمال شهامت، همۀ ثروتها و نعمتها و میهمان نوازی آنرا می پذیرم و از این همه کامروایی شادمانم.!))